خیلی بهش فکر کردم و به نظرم دلیلش اینه که عزت نفس پایینی داریم
اینکه می ترسی مسئولیت نوشته ات رو قبول کنی.
![]()
![]()
![]()
از وقتی که تصمیم گرفتم دو هزار مطلب بنویسم، هر روز در حال نوشتن هستم.
تا الان بیشتر از ۲۰۰ مطلب نوشتم و تا رسیدن به دو هزار مطلب فاصله دارم.
اما در حال فکر کردن به یک میلیون مطلب هستم!
بدون استثناء برای همه خواستهها و آرزوها هیمن طور است.
هنوز بهش نرسیده، خواسته مون بزرگتر میشه.
مثلا در مورد درآمد بدنبال یک میلیون تومان هستیم، کمی که بهش نزدیک بشیم در فکر پنج میلیون هستیم.
بعدش ۱۵ میلیون و همین طور تصاعدی خواسته ما بیشتر می شود.
این ویژگی باعث میشه ما بیشتر تلاش کنیم تا جهان رو اولا برای خودمون و بعد برای دیگران جای بهتری بشه.
![]()
وقتی مسئله و سوالی به ذهنم میاد، همه توان و انرژیام رو برای پیدا کردن جواب نمیذارم.
به خودم فشار نمیارم. به جاش سعی می کنم سوال رو در جایی یادداشت کنم که یادم نره و به زندگیام ادامه میدم.
جواب خودش میاد سراغم. از طریق حرف یک دوست، دیدن یک برنامه یا پست. کلیک اشتباه روی یک لینک و هزاران راه دیگه.
ذهنم رو باز میذارم تا خدا من رو به سمت جواب هدایت کنه.
البته غلبه بر اون حس اضطرار و عجله برای پیدا کردن جواب، نیازمند تمرین هست
![]()
روایت داریم که چند تا کار رو نباید در خانه با اهالی انجام بدی.
یکی از موارد ترساندن اهل خانه است.
چون مرد هستی، صدات رو ببری بالا که اهل منزل یا بچه ها ازت بترسن.
در واقع مرد بود، پدر یا مادر بودن و حتی بزرگتر بودن دلیل نمیشه صدات رو بلند کنی که بقیه ازت بترسن!
ضمنا برخلاف تصورمون، صداهای بلند دیگه بعد از مدتی شنیده نمیشم! اگه می خوای شنیده بشی، آرام حرف بزن!
+ همینطور بخوانید روایت هایی رو که پای منبر می شنوید، وحی منزل نبینید!
![]()
ترساندن بچه از چیزهای واهی مثل نمکی و … ابدا درست نیست و توصیه نمیشه.
شاید چند بار جواب بده. اصلا فرض کنیم همیشه جواب بده.
اما فکر کردید که چه مشکلات روحی و روانی زیادی در کودکی و بزرگسالی اون کودک بوجود میاد!؟
کمتریناش تخریب عزت نفس کودک هست.
به خاطر راحتی خودمون یا حتی دیگران، به روح فرزندمون آسیب نزنیم!
دفعه ی بعد که خواستیم کودکی رو از چیزهای واهی بترسونیم، صادقانه با خودمون فکر کنیم.
ببینیم همین رفتار با ما هم در کودکی شده؟ اگر بله چه لطمه هایی به ما زده؟
چقدر از مشکلات مون برمیگرده به همین؟
آیا دوست داریم همین رنجی رو که ما به خاطر اشتباه والدینمون می کشیم
کودکمون هم در بزرگسالی بکشه؟
از تربیت همین اندازه فهمیدم که تربیت یعنی رفتار والدین، نه حرفها و نصیحتهاشون!
اگر کودکت رو میترسونی، یعنی قطعا این رفتار رو در کودکی دیدی و آموختی!
بیایم آگاهانه این زنجیره اشتباه رو یکجا قطع کنیم.
![]()
به لحاظ لغوی تفاوتهایی دارند، اما بطور کلی یکی هستند. اطلاعات بیشتر اینجا.
![]()
شکیبا یعنی صبور. کسی که صبر زیادی داره و با حوصله است
![]()
توی قرآن حضرت ابراهیم از خدا میپرسه چطور مردهها رو زنده میکند.
آیه ۲۶۰ سوره بقره: (به خاطر بیاور! هنگامی را که ابراهیم(ع) گفت: خدایا به من نشان ده، چگونه مردگان را زنده میکنی)
خدا میگه: ایمان نیاوردی؟ جواب میده چرا ولی میخوام قلبم آرام بشه!
یکی از نکات این آیه برای من، دیدن است!
حضرت ابراهیم ایمان آورده بود ولی میخواست مطمئن بشه. برای همین از خدا درخواست کرد که بهش نشون بده.
قطعا ایمان حضرت ابراهیم بعد از دیدن، چندین پله بالاتر رفته و بیشتر شده.
از همینجا به اهمیت دیدن پی میبریم.
یادمه اوایل که فروش نداشتم، حتی یدونه سفارش هم برام بزرگ و دست نیافتی بود.
اما وقتی افراد دیگه رو دیدم که در روز ۳۰ الی ۴۰ تا سفارش دارن.
کم کم باور کردم و ایمان پیدا کردم که میشه و اصلا چیز بزرگی نیست.
طبیعی هست که برای منم این فروش رقم بخوره.
با دیدن بقیه، شروع کردم به تحسین کردن شون و الان برای خودم هم داره اتفاق میوفته.
حالا باید یک مرحله جلوتر برم و فروش های بیشتر رو ببینم تا باز برام عادی بشه.
فقط دنبالش هستم که توی مجازی بیشتر ببینم.
البته همین جا و توی مجازی نمونه های موفقی دیدم که در روز عادی ۵۰۰ الی ۶۰۰ تا ارسالی دارند.
![]()