دیروز چند مطلب با کامپیوتر نوشتم. امروز که داشتم می خوندم شون، متوجه شدم به نسبت مطالب دیگه ای که نوشتم، طولانی تر هستد.
در مقابل مطالبی که با موبایل نوشتم، کوتاه تر هستند.
دلیلش چی می تونه باشه!؟
دیروز چند مطلب با کامپیوتر نوشتم. امروز که داشتم می خوندم شون، متوجه شدم به نسبت مطالب دیگه ای که نوشتم، طولانی تر هستد.
در مقابل مطالبی که با موبایل نوشتم، کوتاه تر هستند.
دلیلش چی می تونه باشه!؟
فقط می تونم بابت فروش های امروز خدا رو شکر کنم.
ان شا الله مبارک همشون باشه.
توی رگال کو می تونید تیشرت زنانه ها رو ببینید و اگر خواستید، سفارش بدید.
قطعا باعث افت کیفیت میشه، حتی ممکنه بعضی از مطالب ارزش چندانی نداشته باشند.
اما برای خبره شدن در هر کاری باید تمرین کرد. هدف 2 هزار مطلب باعث میشه که هر روز بنویسی.
مسئله ی مهم، هر روز نوشتن و تمرین کردن است. با نوشتن روزانه بعد از مدتی سبک شخصی خودت رو پیدا می کنی.
برای فروش به اعتماد نیاز هست! پرسیده بودم اعتماد چطور بدست میاد!؟
هنوز جوابش رو پیدا نکردم! هر وقت که پیداش کنم، اطلاع میدم.
برای همین هست که اکثر مطالب نوشته شده توی سایت، کوتاه هستند. چون دوست دارم خودم هم بعدا بخونم شون.
ولی وقتی که بلند باشند، خیلی تمایلی برای خوندن شون ندارم. هر چند که موقع نوشتن شون، کلی ذوق دارم و می تونم تا مدت ها در موردش بنویسم.
اما تلاش می کنم مطالبم کوتاه باشن.
بعضی روزا اولش نوشتن برام سخت میشه. این سوالی که نوشتن نمی ذاره بیام سمت اینجا و بنویسم.
ولی اونقدر تمرین کردم و تجربه اش کردم که می دونم تنها کاری که باید انجام بدم، اینه که این صفحه رو باز کنم و بنویسم.
بعدش ایده ها و مطالب پشت سر هم شروع می کنند به اومدن، اونقدر که بعد از چند دقیقه نوشتن احساس می کنم تا آخر عمرم می تونم بنویسم.
حتی گاهی می ترسم عمرم برای نوشتن این همه مطلب کفاف نده! 🙂
پس فقط شروع کن به نوشتن، بقیه مطالب خودشون میان!
نوشتن تکراری بهتر از هیچ کاری و ننوشتن اینجا گفته بودم که تکراری بنویس.
خوب اینم دوباره تکرار همون مطلب! تکراری نوشتن باعث میشه که به یک مطلب از چندین زاویه پرداخته بشه.
هر چقدر از زوایای بیشتری در مورد یک مطلب بنویسی، بیشتر و بهتر درکش می کنی.
اصلا فکر کردن ما همین طوری شکل می گیره، مدام از زوایای مختلف در مورد یک مسئله ی تکراری فکر می کنیم.
در مورد نوشتن هم تکراری بودن، باعث میشه اون مطلب هر بار پخته تر بشه.
نگاه من به بلاگ نویسی از وقتی که مطلب اصلا فکر کن اینجا توییتره! رو نوشتم، خیلی ساده گیرانه تر شده.
به هر مطلبم به چشم یک توییت نگاه می کنم که فقط باید نوشته بشه. حتی اگر تکراری باشه.
چطور باید از گذشته رها بشیم؟ این مسئله واقعا ذهنم رو درگیر کرده.
شاید یه روزی بابتش برم پیش روانشناسی، مشاوری جایی …
بهش بگم اون برهه رو از ذهنم شیفت دیلیت کن بره! انگار که اصلا نبوده.
توی پست چرا مطالب این سایت دسته بندی نمیشن؟ گفتم که می خوام آزادانه بنویسم، برام مهم نیست الگوریتم های گوگل و سئو چیکار می کنند.
برام مهم نیست که این سایت مخاطب داشته باشه یا نداشته باشه!
این سوال پیش میاد، اگر نمی خوای مخاطب داشته باشی و دیده بشی، پس چرا اصلا می نویسی!؟
جوابش اینه که نوشتن رو دوست دارم. همه ما تجربه های زیادی از تلاش برای دیده شدن داریم.
یکی از نمونه هایی که شاید همه مون تجربه کردیم، تلاش برای دیده شدن توی اینستاگرام است.
ما که این همه کار کردیم برای دیده شدن، یه بارم برای دل خودمون کاری رو بکنیم.
حقیقتش اینه که نوشتن به من آرامش میده! اینجا بودن و نوشتن بیشتر از اینکه با هدف جذب مخاطب باشه، هدفش آرامش گرفتن خودم هست.
طوری که دوست دارم می نویسم و محتوا تولید می کنم، اگر کسی علاقه داشت و دنبالم کرد، قدمش سر چشم.
اگر هم کسی علاقه نشون نداد، چیزی از دست ندادم. طوری محتوا تولید کردم که دوستش دارم.
برای ایجادش زجر نکشیدم، به عکس از تمام این مسیر لذت بردم. من به شدت دنبال اینم که زودتر به روزی برسم که 2 هزار تا مطلب منتشر شده داشته باشم!
این مطلب شماره 89 هست، فقط مونده 1،911 مطلب دیگه که اونم به زودی می نویسمش 🙂
توی مطلب از امتحان کردن چیزای جدید نترس! نوشتم که اولین سفارش عمده ام رو ثبت کردم.
چند روز پیش تیشرت هایی که سفارش داده بودم، رسیدند، عکاسی کردم و توی سایت گذاشتم. اینم لینک هاشون (تیشرت فلامینگو، تیشرت خرس، تیشرت بچه های عاشق، تیشرت لبخند و تیشرت خانم معلم )
اومدم از نتیجه خریدم بگم.
خدا رو شکر هیچ کدوم از تیشرت ها مشکل و موردی از لحاظ زدگی یا دوخت نداشتند.
رنگ ها و کیفیت چاپ هم خوب بود. جنس شون هم خوب بود.
فقط در مورد جنس هاشون یکمی با چیزی که انتظار داشتم مغایرت داشت. البته خیلی نیست.
در مجموع از خریدم راضی بودم و امیدوارم شما هم از خرید کردن شون و استفاده کردن ازشون لذت ببرید.