داشتم فکر می کردم که چی بنویسم، این اومد توی ذهنم که چقدر کارم برای نوشتن راحت می شد اگر فقط می نوشتم.
همون چیزی که اون لحظه توی ذهنم هست رو می نوشتم. فقط خود نوشتن رو میدیدم بدون اینکه به چیز دیگه فکر کنم.
بدون اینکه به مخاطب فکر کنم، به سئو و حتی کاربردی بودن و بدرد بخور بودن نوشته.
چقدر نوشتن لذت بخش و آسون میشد اگه به فکر قضاوت دیگران نبودیم، به فکر اینکه مبادا این نوشته رو فردی بخونه.
اونطوری هر چیزی که توی ذهنت هست رو می نویسی.
هر چیزی نوشتن، به تحریر درآوردن افکارت خیلی به منظم تر شدن ذهن کمک می کنه.
نوشتن برای من مثل این می مونه که یه بار سنگینی رو از دوشم بذارم روی زمین.
انگار خیالم راحت میشه که اینو نوشتم و دیگه لازم نیست توی ذهنم نگهش دارم. هر وقت بخوام می تونن برگردم بخونم و به یاد بیارم.
این برای ناراحتی ها و نگرانی ها خیلی خوب جواب میده. کمک می کنه زودتر از احساس بد بیام بیرون.