این لیست مقالاتی هست که در مورد بازاریابی و فروش خوندم، اینجا به اشتراک میذارم تا بعدا دوباره بخونم شون.
قطعا با یک بار خوندن نمیشه، همه ی ایده هایی که به ذهنت میاد رو اجرا کنی
این لیست مقالاتی هست که در مورد بازاریابی و فروش خوندم، اینجا به اشتراک میذارم تا بعدا دوباره بخونم شون.
قطعا با یک بار خوندن نمیشه، همه ی ایده هایی که به ذهنت میاد رو اجرا کنی
چه ایده ای برای دو برابر کردن فروش محصولاتم دارم؟
امروز جمعه بازار باران شدید گرفت.
اولین بار که باران بارید، لباس ها را جمع کردم و خیس نشدند.
دوباره هوا آفتابی شد، مجدد لباس ها را چیدم.
ولی مجددا باران شدیدی گرفت. در حدی که بعضی از غرفهها را باد برد!
همه غرفهها را نگه داشته بودند که آهن ها به سر و کله نخوره.
بعدش هم باران خیلی خیلی شدید گرفت.
همه چیز خیس شد.
الان که فکر میکنم یادم نمیاد که من کی لباسهای خودم رو جمع کردم!
فقط رفتم که به غرفه بغلی کمک کنم که باد در حال بلند کردنش بود.
چقدر از لباس های خودم و همسایهها را باد برد!
و مردم رهگذر لطف کردند و آوردند، حتی عده ای هم موندند و کمک کردن.
خلاصه هر طور بود، مقاومت کردیم تا یکم شرایط آرام تر بشه.
متاسفانه بعضی از لباس هام خیس شدند، کثیف شدند و حتی زدگی پیدا کردند، که بعد از بررسی کردن لباس های مشکل دار و معیوب رو از سایت برمیدارم.
یکی از غرفه هایی که پشت سر من بود و اونم تیشرت میفروخت، کامل چپ شد به سمت غرفه من.
خدا را شکر میکنم که رفته بودم به غرفه بغلی کمک کنم و خودم اونجا نبودم.
وگرنه فقط خدا می دونه که چه اتفاقی ممکن بود برام بیوفته.
الان که خوب فکر می کنم می بینم من اصلا لباسها و محصولات خودم رو جمع نکردم!
فقط رفتم کمک همسایهام! گویا خداوند همه کارا رو برام کرده.
از جمع کردن لباسها رو هم تا رفتن من برای کمک به همسایه که آهنهای غرفه پشتی به من نخوره!
بعضی از همسایه ها مضطرب بودن ولی من آرام بودم.
درسته که اجناس و اموال مون ضرر دید، اما به خاطر اینکه همه مون سالم بودیم خدا رو شکر می کردم.
یه عده نگران اجناس شون بودن که بهشون حق میدم، اما من حقیقتا از همه اجناس گذشته بودم.
اعتقاد دارم سرمایه اصلی کسب و کارم قبل از هر چیزی خودم هستم.
اگر قبلا یکبار تونستم این کسب و کار رو از صفر به اینجا برسونم، پس بازم می تونم، حتی اینبار به خاطر تجربه هایی که دارم می تونم زودتر رشد کنم.
و البته خیلی به این فکر می کردم که اگر فروشم فقط اینترنتی و آنلاین می بود این وضعیت رخ نمیداد.
ارزان فروشی یعنی رفتن به سمت ورشکستگی.
شما با ارزان فروشی خیلی زود از کارت ناامید میشی، چون به اندازه تلاشت ارزش دریافت نمیکنی.
بعلاوه ارزان فروشی دست و پای کسب و کار رو برای رشد و پیشرفت می بنده.
کسب و کاری که سود درست و به اندازه دریافت کنه، می تونه برنامههای مارکتینگ اجرا کنه و مشتری های بیشتری پیدا کنه.
اگر اینکار را درست انجام بدی، حتی دیگه وقت و ظرفیت برای کار کردن روی مشتری جدید نخواهی داشت.
اصلا به نظرم الان دیگه تبلیغ نکردن، خودش بهترین راه متفاوت بودن است.
قبلا هم بارها گفتم، اصلا از فعالیت در اینستاگرام رضایت ندارم.
اصلا به نظرم مکان درستی برای من نیست! حقیقتا اینجا رو به هر کجای دیگه ترجیح میدهم.
الان چند سال میشه که همهی کسب و کارها درگیر این موضوع شدند و متاسفانه راه حل مشخصی براش وجود نداره.
اگر هاست داخل ایران باشه نمی تونه با هاستهای خارجی ارتباط برقرار کنه.
اگر هم هاست خارج باشه، کاربرای ایرانی با مشکل کندی و حتی باز نشدن سایت مواجه میشن.
متاسفانه هیچ راه حلی برای این موضوع ارائه نشده. کسب و کارهای زیادی بابت این موضوع متضرر شدند و میشوند.
امیدوارم زودتر این مسئله حل بشه.
دورانی که برنامه نویسی می کردم، به خاطر دیجی کالا، اسنپ و تپسی تب کارآفرینی و شروع استارتاپ داغ بود.
بارها افرادی رو دیدم که با دیدن موفقیت چند استارتاپ با این توهم که چون منم پول لازم رو دارم، وارد این حوزه میشم.
افراد زیادی که قریب به اتفاق عجله هم داشتن و هر چه زودتر می خواستن وارد این عرصه بشن.
هزینه های زیادی می کردند و از شرکت های نرم افزاری سیستم ها و برنامه های مشابه استارتاپ های موفق می خواستند.
بعدش هم به امید کسب درامد، تبلیغات سنگین میلیاردی انجام میدادن.
اما نهایتا در بهترین حالت ورشکستی منتظر بود و عده ای هم علاوه بر سرمایه اصلی با بدهکاری میدون رو خالی می کردن.
خاطرم هست زمانی که میشد با یک میلیارد تومن در مشهد ۲ واحد خونه خرید، این افراد ضرر های میلیاردی میدادن.
از همون زمان به خوبی یاد گرفتم به زور پول و تبلیغات نمیشه کسب درآمد کرد!
علاوه بر سرمایه مالی، به چیزای دیگه ای هم نیاز داریم.
البته الان دیگه مثل اون وقت ها تب استارتاپ داغ نیست و وضعیت کمی بهتر شده.
اما بازم پیدا میشه موارد مشابهی از جمله می تونم به بایا اشاره کنم.
احتمالا خیلی ها دیگه یادشون نمیاد. اما یه زمانی سیامک انصاری وقت و بی وقت از تلویزیون تبلیغ بایا رو می کرد.
هر طور شده، هر روز حداقل یم مطلب بنویس.
قطعا چیزای زیادی برای نوشتن میشه پیدا کرد.