بزرگ ترها و مامان و باباها فکر می کنیم بچه با تربیت یعنی بچه ی حرف گوش کن، بچه ای که هر چیزی بهش گفتی بی چون و چرا قبول کنه.
بهش بگی بشین، بشینه! بگی ساکت باش، ساکت بشه. بگی اینو بخور، اونو نخور و .. کلا همش بگه چشم.
اما یادم مون میره بچه هامون هم مثل ما آدم هستن و استقلال دارن. همونجوری که بزرگترها در مورد موضوعات مختلف نظرات مختلف و گاهی متضاد با هم دارند.
بچه ها هم مثل مثل ما نظرات خودشون رو دارن. اینکه تربیت رو به معنی مطیع بودن در نظر بگیریم، ظلم در حق بچه مون هست.
اگر صادق باشیم ما بزرگتر ها فقط برای راحتی خودمون می خوایم تربیت رو مطیع بودن در نظر بگیریم. شاید یکی از دلایلش همین باشه که برای خودمون هم همین طور بوده، یعنی پدر و مادر هامون تربیت رو مطیع بودن فرض کردن.
خودشون و مهم تر از اون دیگران رو مهمتر از فرزندشان و تربیتی در نظر گرفتند.
یادمون باشه بچه هم مثل ما آدمه و فقط برای اینکه سن و سالش از ما کمتره نمی تونیم حق اظهار نظر و مخالفت رو ازش بگیریم.
بچه رو نمی خوایم برای امروز و خودمون تربیت کنیم، بچه باید برای فردا و آینده تربیت بشه.
بذاریم اظهار نظر کنه، گاهی مخالفت کنه. اگه غذا نمیخوره بهش احترام بذاریم و زورش نکنیم.
خلاصه بذاریم تجربه کنه، یاد بگیره و در نهایت خودش مهارت حل مسئله رو یاد بگیره، اینطوری توی بزرگسالی اعتماد به نفس بیشتری داره و فرد مفیدتری خواهد بود.