دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

تمرین تقویت عضله مهارت نوشتن

برای استاد شدن در هر کاری نیاز به تمرین و تکرار است. نوشتن هم نیازمند تمرین و تلاش روزانه است.

برای تقویت عضلات نوشتن (!) هر روز بنویسید. ممکن است بعضی از روزها کوتاه بنویسید و گاهی هم بلند، مهم این است که بنویسید.

خودم هر روز به راحتی در دفترچه شخصی یا در گوگل کیپ می نویسم، ولی وقتی می خواهم در اینجا بنویسم، استرس دارم.

موقع نوشتن در دفترچه شخصی راحت هستم، اما اینجا کمی استرس دارم و بیشتر فکر می کنم، چون مطالب اینجا توسط افراد دیگری خوانده می شود.

نوشتن روزانه در اینجا کمکم می کند تا بیشتر به این ترس غلبه کنم و راحت تر بنویسم.

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

آیا واقعا نوشتن نیازمند مطالعه است؟ + یک جواب دور از انتظار

داشتم فکر می کردم که نوشتن چقدر نیازمند مطالعه است؟ آیا باید برای نوشتن حتما مطالعه بالایی داشت؟

بهتر است اول در مورد عبارت مطالعه صحبت کنیم. وقتی صحبت از مطالعه به میان می آید، تصویر از خودمان در حالی که کتابی در دست داریم و در یک مکان آرام هستیم.

ولی چند نفر از ما می تواند در دنیای امروزی اینگونه مطالعه کند؟ با وجود اینترنت و شبکه های اجتماعی، مفهوم مطالعه هم تغییر کرده است، مطالعه کردن دیگر فقط خواندن کتاب نیست!

مطالعه یعنی هر ورودی که وارد ذهن می شود، از هر منبعی و از هر طریقی!

مطالعه می تواند گوش کردن به یک پادکست باشد، می تواند خواندن همین مطلب یا سایت های دیگر باشد. حتی می تواند گشت و گذار در شبکه های اجتماعی باشد!

مطالعه حتی می تواند مهمتر از همه ی اینها، تجربه کردن باشد!

چند روز پیش کتابی در مورد فروش و مغازه داری می خواندم، نویسنده از همشهری های خودم بود. به نظر نسبت به کتاب های دیگر، کلمات ساده تر و حتی عامیانه تری استفاده شده بود

حتی ممکن است در مواردی ایراداتی در نگارش و موارد اینچنین هم داشته باشد، اما خواندن این کتاب برایم لذت بخش بود، چون محتوای ارائه شده را دوست داشتم.

مشخص بود که این شخص خودش تمام این موارد را تجربه کرده است، در عمل از آن استفاده است و حالا از طریق این کتاب تجربیاتش را انتقال می دهد.

اگر به جای مطالعه، تجربه را پیشنیاز نوشتن کنیم، همه ما نویسندگانی ماهر هستیم. حتی اگر سالهاست که یک کتاب هم نخوانده باشیم.

چون همه ما در زمینه های متفاوتی تجربه و مهارت داریم. کتاب خواندن فقط اطلاعات ما را افزایش می دهد.

ولی عمل کردن، تجربه کردن است می تواند سطح مهارت را بالا ببرد.

نوشتن در مورد تجربیات اصلا کار سختی نیست.

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

چرا نمی توانم بطور منظم پست جدید منتشر کنم؟

فرقی ندارد که در اینستاگرام و شبکه های اجتماعی دیگر باشد یا در وبلاگ و وبسایت شخصی، به هر حال ممکن است این سوال شما هم باشد!

علاقه زیادی به نوشتن و منتشر کردن پست های جدید دارید، خصوصا دیدن نتیجه بعد از یکسال یا چند سال که پست های فراوانی منتشر کرده اید.

اما چرا نمی توانیم در نوشتن و انتشار مداوت داشته باشیم؟ مثلا خودم، آخرین مطلبی که نوشته بودم، مربوط به ماه ها قبل بود و امروز به صورت اتفاقی این مطلب را نوشتم.

جوابی که من برای این سوال دارم، نداشتن هدف است. چون هدف خاصی از نوشتن ندارم و برنامه ای خاصی ندارم و هر از گاهی، برای خودم نمی نویسم، نمی توانم در نوشتن ممارست به خرج دهم.

دلیل دوم هم می تواند، نداشتن مخاطب باشد. البته در شروع کار مخاطب نداشتن طبیعی است و اتفاقا کمک می کند تا راحت تر بنویسید.

برای همین نوشته، ترجیجا انتشار آن در وبلاگ شخصی ام که مخاطب کمتری دارد بود، نه در حساب ویرگولم!

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

واسه انتشار پیش نویس هات یه ددلاین بذار

اینجوری که نمیشه کلی پیش نویس
ترس نذاره منتشرش کنی
یه مهلت بذار براش و خودت رو ملزم کن که مثلا همیشه آخر هفته ها، همه پیش نویس هات رو ویرایش کنی و منتشر کنی
بذار ترست بریزه!!

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

نویسه ای برای خود آینده ام!

از گذشته ی خودم به یاد دارم که چقدر با نوشتن، نفس کشیدم! نوشتن فارغ از خواندن و خوانده شدن، همیشه به من کمک کرده است تا بهتر فکر کنم. مثل رفتن از یک مکان پر هیاهو به یک اتاق خلوت با سکوتی دلچسب!

خود آینده ی من! هر وقت مثل حال الانم احساس کردی پر از هیاهو و ترس شده ای، هر وقت خودت را میان سر و صداها گم کردی … فقط دوباره بنویس!

دوباره بنویس، وارد همین اتاق شوی و کمی با خودت برای پیدا کردنت خلوت کنی و مثل همیشه در این خلوت دلچسب خودت را پیدا کنی!

دوست من! اجازه بده نوشتن آرامت کند! اجازه بده نوشتن تمام ترس ها، نگرانی ها و افکار بیمارت از ذهن و وجودت بیرون بریزد! همین که اینها را در جایی بنویسی، ذهنت آرام می شود، درست مثل اینکه بار سنگینی را که به دوش داشتی، بر روی زمین گذاشته باشی.

پس خود آینده ام! هر چه را که نمی خواهی، با نوشتن روی زمین بگذار و بگذر ..

🙂

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

دوباره نوشتن؛ همیشه میشه شروعش کرد!

امروز سری به سایت دوست عزیزم شاهین کلانتری زدم. چقدر حال و هوای سایت و نوشته های شاهین عزیز احساس خوبی به آدم می دهد.

اخیرا سایت خودم با مشکلی مواجه بود و در دسترس نبود، بعد از مدت ها دوباره قسمت های فنی سایت را بررسی کردم و مشکل مرتفع شد.

خوشحالم که دوباره سایتم هوا شده است!

شاید آخرین نوشته ام مربوط به یکسال قبل یا بیشتر باشد، برای همین نحوه ی نگارش این پست با پست های دیگر متفاوت هست. همانطور که قبلا هم گفتم: هر طور که راحت هستید بنویسید!

پی نوشت: مثل اینکه خیلی قبل تر در مورد راحت نوشتن گفته بودم، توی وبلاگ قبلی ام ( دقت کنید شکسته نویسی کردم! ) موضوع از این قرار بود که قبلا گفته بودم بین نوشتن کتابی و شکسته نویسی ( محاوره ) کدوم رو انتخاب کنیم؟

جواب خلاصه: با هر کدوم که راحت تر هستید، همون رو انجام بدید. اینجا در تملک شماست! این شما هستید که تصمیم گیرنده هستید! 🙂

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

چگونه بلاگر موفقی شویم؟ بلاگر های موفق، چطور یک موضوع پر مخاطب انتخاب می کنند؟

در ادامه ی پست های قبل و برداشتن اولین قدم در جهت بلاگر شدن و ایجاد سایت شخصی، می رسیم به سولا اصلی: چگونه بلاگر موفقی شویم؟ بلاگر های موفق، چطور یک موضوع پر مخاطب انتخاب می کنند؟

توی این مطلب سعی می کنم در مورد راه و روش های پیدا کردن موضوع پر مخاطب که یه سیل عظیمی از کلیک ها و بازدید ها رو براتون بیاره می نویسم

بیشتر در مورد ایده هام براتون می نویسم. بعد از چندین سال نوشتن مدام 2 تا مطلب رو همیشه موقع نوشتن، به خودم یادآوری می کنم.

اول: تکامل (که نقطه ی مقابل کمالگرایی می دونم)

دوم: هدایت

همین 2 تا عامل برای پیدا کردن جواب این سوال که: چگونه بلاگر موفقی شویم؟ کافی هست!

اینکه بگردید دنبال مباحث پر مخاطب، دنبال مقالات کلیک خور و بعد چند تا مقاله رو ترکیب کنی و بهبود بدی، خیلی هم خوبه و حتی خود منم گاهی از این کارا می کنم.

یادمه که تو چند سال قبل یه مطلبی نوشته بودم (یا می خواستم بنویسم – چون سایت قبلی ام در دسترس نیست!) در این مورد که اگر کسی مطلبی در مورد یه موضوع خاص نوشته، شما هم می تونید در موردش بنویسید یا نه؟ که نظرم صد در صد مثبت بود.

چون هر کدوم از ما از پنجره خودمون و از زاویه ای متفاوت به دنیا و مسائل نگاه می کنیم. چون نوع نگاه ما به موضوع در مطلب مون هم نمود پیدا میکنه و طعمی از نگاه ما به مسئله در اون مطلب هست.

و هر چقدر که به یک موضوعی از زوایای مختلف پرداخته بشه، بهتره و باعث درک هر چه بیشتر اون موضوع میشه.

اما یه نکته رو یادمون نره! اگر قرار باشه دائم بگردیم دنبال مطلب و محتوای کلیک خور، فرصت های زیادی رو از خودمون برای خلاق بودن، گرفتیم! در حالیکه خلاقیت مهمترین ابزار یک بلاگر محسوب میشه.

تا بحال چندین بار پیش اومده که مطلبی رو با اعتماد و عمل به الهامی که بهم شده نوشتم و بعدش کلی بازخورد عالی ازش گرفتم.

دوست دارم الهام و هدایت رو به کار دلی گره بزنم.کلی مثال هست از اینکه کاری دلی انجام شده، برای خودمون، برای اینکه دوست داشتیم این کار رو انجام بدیم و بعدش دیدیم که چقدر همون کار گرفته.

مثل خواننده و موسیقی دانی که یه کاری رو دلی زده و خیلی ازش استقبال شده و حتی شده بهترین کار اون فرد و …

توی نوشتنم همین طور، بیشتر تاکید من اینکه که یه وقت هایی رو بذارید که فقط برای دل تون بنویسید و مطمئن باشید که این نوشتن برای دل تون، معجزه می کنه.

یکی از معجزه هاش اینه که به مخاطب شما شکل میده که تو بیزینس بهش می گن پرسونا. بیزنیسمن ها یه شخصیت برای مشتری هاشون در نظر می گیرن و از اون به بعد بر اساس اون شخصیت مشتری و چیزهایی که دوست داره شروع می کنن به بازاریابی

مثلا ممکنه پرسونای یه بیزنس مامان های خونه داری باشه که به بچه هاشون توی درسها کمک می کنند و پرسونای یه بیزنس دیگه مدیر شرکت های مرتبط با فن آوری باشه.

قطعا بازارایابی برای این دو پرسونا متفاوت خواهد بود. نوشتن برای دلت، آروم آروم مخاطب شما رو شکل میده و بازاریابی ات رو به سمت مخاطب هایی می بری که ایده آل تو هستن.

شاید اول کار ندونی که دنبال چه مخاطبی هستی، اما وقتی که شروع می کنی برای دلت نوشتن، همین طور یواش یواش متوجه می شی که چه طور مخاطبی می خوای.

یکی از چیزایی که توی وایرال شدن یا همون ویروسی شدن مطالب شما همیشه، همه بهش اشاره کردن، نوشتن برای مخاطب بوده. یعنی همیشه یکی از گزینه ها اینه که بیشتر توجه کن که مخاطبت چی می خواد، همون رو بهش بده تا مطلب ویروسی داشته باشی

اما من می خوام تو این پست دقیقا نقطه ی مقابلش رو بگم. می خوام بگم که به جای اینکه مخاطبت به تو خط فکری بده، تو به مخاطبت خط بده. به جای اینکه برای دل مخاطبت بنویسی، برای به دست آوردن دل خودت بنویس!

برای به دست آوردن دل خودت بنویس!

عباس شکیبا

از هر راه و روشی که دوست دارید، در تولید محتوا برای بدست آوردن دل خودت استفاده کن!

تولید محتوا و راهکار بالا، فقط مختصص نویسنده ها نیست! چون تولید محتوا فقط نوشتن نیست! علاوه بر نوشتن موارد دیگه ای مثل پادکست و فیلم هم برای بلاگری در دسترس شماست!

خودم علاقه زیادی به استفاده از پادکست و فیلم دارم چون دستت رو باز می ذارن! می تونی از هر دری صحبت کنی و اجازه بدی مخاطب تمام یا قسمتی رو درک کنه و استفاده می کنه.

بعلاوه مثل وقتی که می نویسی درگیر دسته بندی کردن حرفهات برای ملزم شدن به صحبت از یه موضوع واحد نباشی. از طرفی چون دستت توی ویرایش کردن و کم و زیاد کردن تا حد خیلی زیادی نسبت به مطالب نوشتاری بسته است، خلاقیت می ره بالا، سرعت کار هم میره بالا.

(مخصوصا برای آدم تنبلی مثل من که اگر قصد داشته باشم روزی این کار رو انجام بدم، حتما فقط یکبار فایل رو ضبط می کنم و با کمترین میزان ویرایش و ادیت، منتشرش می کنم! )

چقدر ساده می شد اگه من می خواستم یه پادکست درست کنم و توش حرف بزنم. هر شب با موبایلم نیم ساعت یا یک ساعت حرف می زدم و بلافاصله مطلب رو در سایتم منتشر می کردم

خیلی هم ساده و عالی 🙂

حتما این کار رو هم انجام میدم! چون قراره توی این وبلاگ یاد بگیریم چطوری از علاقه مون و ترکیبش با وبلاگ نویسی پول دربیاریم؟ اونم به ساده ترین شکل ممکن!؟

به طور خلاصه، برای پیدا کردن ایده تولید محتوا و جواب این سوال که: «چگونه بلاگر موفقی شویم؟» به درون تون نگاه کنید! همه ما همیشه می دونیم قدم بعدی چیه، کافیه یکم فکر کنیم و به صدای درون مون گوش کنیم.

اگر در جستجوی ایده ای برای تولید محتوا به این صفحه رسیدی! چند نفس عمیق بکش و به صدای قلبت گوش کن. یقیقنا یک ایده برای تولید محتوا داری، همون رو انجام بده!

این مطلب به مرور تکمیل میشه و ایده های جدیدی بهش اضافه میشه.

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

راز موفقیت در بلاگری ؛ (اینجا سرزمین توست! در تملک توست!! )

برای موفقیت در بلاگری حتما راز موفقیت در بلاگری یادمون باشه!

وبلاگ یا سایت، به اسم شما ثبت شده. یادمون نره که شما مدیر و مالک اون هستید.

به خاطر و به یاد داشتن همین یه نکته ی کوچک، کمک می کنه تا آزادانه تر و راحت تر بنویسید.

این مینی مطلب رو می نویسم تا همیشه موقع نوشتن یادم باشه که اینجا در تملک من هست!!

وقتی می نویسی ( یا به هر شکل دیگه ای که تولید محتوا می کنی ) یادت باشه که پادشاه تو هستی! بدون ترس از مخاطبت بنویس!

راز موفقیت در بلاگری اینه! چه توی سایت شخصی ات باشی، چه اینستابلاگر و ویلاگر و … فرمول اصلی همونه!

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

در تولید محتوا گاهی هم مبهم و گنگ بنویسید! به خودتان اجازه رشد کردن بدهید!

اگر تولید محتوا می کنی یا بهش علاقه داری
حتما گاهی مبهم و گنگ بنویس!!
طوری که خودت هم متوجه منظورت نشی!

(مثل همین نوشته)
مبهم و گنگ بودن کمکت می کنه تا از شر قید و بندهای ذهنت رها بشی
پای خودت رو فراتر از محدودیت ها ترس هات بذاری!

مثلا من می ترسم از اینکه توی یک مطلب در مورد چندین موضوع بنویسم!
همین ترس باعث نوشتن این مطلب شد
این مطلب رو نوشتم تا بگم: فقط انجامش بده!!
نگران نباش!!
آروم آروم هر چیزی رو که لازمه، در مسیر یاد می گیری
🙂

Loading

دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

سایتم رو زدم! حالا چی بنویسم؟

داشتن وبلاگ شخصی خیلی عالی خوب است. حتما شما هم مثل من دوست داشتید یه وبلاگ پربازدید که هر روز هزاران هزار نفر ازش بازدید می کنند داشته باشید و باز احتمالا مثل من دوست داشتید که کلی پول از این راه به جیب بزنید!

من همه ی این خواسته ها رو داشتم و به خودم صد آفرین میدم چون اولین قدم رو برداشتم یعنی رفتم یه دامنه ی جدید خریدم، هاست و باقی چیزا رو درست کردم و الان سایتم هوا شده آماده پیش چشم شماست. 🙂

اما نکته ای که این وسط وجود داره، بلافاصله بعد از اینکه من سایتم رو هوا کردم و پلاگین های ضروری ام رو نصب کردم، رسیدم به این سوال اساسی که خوب!! حالا چی بنویسم؟

این سوالیه که همیشه برای وبلاگ نویسا مطرح میشه و اتفاقا سوال خوبی هم هست.

ولی دوست دارم این سوال رو یکم تغییر بدم:

حالا چی بنویسم که بازدید زیادی برام بیاره و همین اول کاری، کاربر بیشتری برام بیاره؟

چون سوال خوب پرسیدن منجر به پیدا کردن جواب های خوب میشه.

پرسیدن حالا چی بنویسم؟ ممکنه بهتون هر ایده ای بده که فقط صفحه تون رو سیاه کنید!

اما وقتی که بپرسید چی بنویسم که بازدید بیشتری بهم بده؟ به ایده هایی هدایت می شید که همین نتیجه رو هم براتون بیاره.

حالا توی ادامه بیشتر در مورد مباحثی مثل هدایت و تکامل و … حرف خواهم زد، اما فعلا همین قدر بدونید که همه ی ما دائما در حال هدایت شدن هستیم به سمت خواسته هامون.

من توی این وبلاگ و نوشته ها خیلی با هدایت کار خواهم داشت و احتمالا شما هم کار خواهید داشت.

یه موضوع دیگه که خیلی دوست دارم همین اول کاری بهش اشاره کنم اینه که چقدر عالیه که من وبلاگم رو از صفر شروع کردم به نوشتن، الان هیچ کس توی وبلاگم نیست و این رو نقطه ی قوت می دونم!

ممکنه شما هم مثل قبل من باشید، که فکر می کردم، اگر وبلاگی با بازدید دو سه هزار بازدید کننده در روز داشتم، چی میشد، چقدر عالی می شد و …

اما من می خوام بگم اتفاقا اینکه وبلاگ من اصلا بازدید نداره خیلی هم عالیه! چرا خوبه؟ چون من می خوام یه شخصیتی برای وبلاگم خلق کنم، این شخصیت کم کم شکل می گیره و صد البته خودم هم در زمان شکل دادن به این شخصیت رشد می کنم.

و این رشد همین طور ادامه پیدا می کنه، قطعا نوشته ای که الان می نویسم با نوشته ای که یه سال دیگه می نویسم فرق داره، قطعا هزارمین نوشته ی من خیلی متفاوت از نوشته ی فعلی من خواهد بود و من اون موقع آماده ترم برای نوشتن.

یعنی وبلاگم آروم آروم رشد می کنه، منم آروم آروم رشد می کنم و همزمان با همه ی اینا، مخاطبای منم آروم آروم رشد می کنند 🙂 این یه فرصت عالیه

یه چیز یادمون باشه! آروم آروم دقیقا مساوی هست با تکامل! یعنی هر جا گفتم آروم آروم ، یه نیم نگاهی هم به تکامل داشتم

صد البته که منظور از تکامل، زمان نیست. اصلا بیا فرض کنیم که شما رفتی یه باشگاه بدن سازی ثبت نام کردی. اگر منظور از تکامل گذر زمان باشه، یه سال بعد کارت باشگاه شما می گه که یکساله که شما ثبت نام کردی

این یعنی الزاما اینکه شما بدنت رو فرم اومده؟ جواب منفیه

ممکنه شما فقط ثبت نام کردید اما یه جلسه هم نرفتی برای تمرین. پس تکامل به معنی گذر زمان نیست.

بلکه منظور از تکامل طی کردن مراحله. مراحله که گسسته نیست، بلکه پیوسته است. من از طبیعت خیلی خوشم میاد، مثلا یه بذر وقتی که کاشته میشه، ما نمی تونیم به صورت مقطعی بهش نگاه کنیم.

یعنی بگیم بذر در روز 1 در این موقعیت بوده، در روز 2 جوانه زده، در روز 3 …. و همین طور الی آخر

بلکه این بذر در تمام لحظه ها در حال رشد کردن هست و روند رشدش گسسته از هم نیست و کاملا پیوسته است.

تکامل هم دقیقا یعنی رشد کردن دائمی در تمام لحظه ها به صورت پیوسته.

در مورد نحوه ی نوشتن هم اگه بخوام توضیح بدم، من کلا اینطوری می نویسم که شروع میکنم به نوشتن، حتی اگه هیچ ایده ای نداشته باشم و این راه همیشه برای من جواب داده!

برای نوشتن فقط شروع کنید به نوشتن حتی اگر ایده ای ندارید، اجازه بدید خودکارتون ( یا انگشت هاتون اگر با کامپیوتر و موبایل می نویسید ) تمام جملاتی که به ذهن تون میاد رو براتون به رشته ی تحریر در بیاره

چجور جملاتی؟

هر جمله ای! حتی اگر شده امم و اووم و این چیزا بنویسید. فقط بنویسید و انجامش بدید.

نگران نباشید، هر چی که بود رو بنویسید. به قول یکی از مطالب گذشته ام که نوشته بودم، اختیار دکمه ی انتشار دست شماست نه اختیار شما دست اون!

شما هر چی که اومد ذهنت رو بنویس، به اینم فکر نکن که چطور این مطلب می تونه برای شما بازدید بیاره یا آیا اصلا این نوشته می تونه برای کسی مفید باشه؟

دنیا اینقدر تنوع داره که مطمئن باشید میلیونها نفر دوست دارند شما رو بخونن و نظرات تون رو دنبال کنند.

اصلا همین که شما این جسارت رو داشتی و تا این مرحله رسیدی که وبلاگی داری و در حال نوشتن آزدانه هستی، یعنی شما با بقیه فرق داری. یعنی آدمی هستی که از جمع دنبال کننده ها خارج شده و اومدی به جمع دنبال شونده ها!

همین که شما این جسارت رو به خرج دادی که نظرات و عقایدت رو یه جا بنویسی و منتشر کنی، جدا شدی از اکثریت.

و از این جا به بعدش کار جهانه که برات مخاطب بیاره، اونم نه هر مخاطبی، بلکه کسایی رو که هم فرکانس با تو باشن و بخوان مطالب و نظرات تو رو بخونن، تایید کنند و از خوندش لذت ببرن.

اگه لابلای نوشته هام یه سری حرف اشتباه یا باور منفی به مخاطبم بدم چی؟

مته به خشخاش نذارید! بالاخره هیچ آدمی بی نقص و کامل نیست. ضمن اینکه هیچ باوری هم خالص و عالی نیست، حتی بهترین باور ها هم، باوری پیدا میشه از اون بهتر.

تازه این مدیوم و رسانه ی تو هست، هر وقت که فهمیدی حرفی یا باوری اشتباه بوده یا حرف و نظر بهتری هم بوده، فوری میای می نویسی و میگی این بهتره از اون قبلی.

نباید بذاری ترس از این که یه وقت باور اشتباه بدی به بقیه، جلوی رشد تو رو بگیره.

اصلا کل دنیا همینه! همین ترسیدن یا نترسیدن.

راه رشد کردن همینه که بری توی دل ترس هات، اصلا ساختن باور یعنی همین که بتونی از ترس هات عبور کنی! به همین سادگی

پس با خیال راحت هر چی که اومد به ذهنت رو بنویس و آخرش دکمه ی پیش نویس رو بزن.

یکم به خودت استراحت بده، به اندازه یه خواب، به اندازه ی یه قدم زدن یکی دو ساعته یا هر چقدر که دوست داشتی

بعدش بیا دوباره اون مطلب رو بخون، ویرایش کن، کم و زیاد کن و اگر حس کردی که خوبه و وقته انتشارش رسیده، حالا دکمه ی انتشار رو بزن.

برای وایرال و ویروسی شدن مطالب ، به جواب این سوالات فکر کن!

  1. این مطلب چه دردی از مخاطب من دوا می کنه؟
  2. به چه درد مخاطب من می خوره؟
  3. جوابی برای اون سوال اصلی مخاطب من توی این مطلب دارم یا نه؟
  4. اگر من مخاطب این مطلب باشم آیا این مطلب ارزش خوندن داره؟

داشتن نیچ مارکتینگ خیلی توی نوشتن می تونه بهت کمک کنه. خیلی به سر و سامان دادن به ذهنت و نوشته هات کمک می کنه.

مثلا همین وبلاگ رو دوست دارم در مورد وبلاگ نویسی و نوشتن و درامد از وبلاگ نویسی بنویسم.

البته داشتن علاقه به حوزه که داری در موردش می نویسی خیلی مهمه. همیشه سعی کنید در موردی چیزی بنویسی که بهش علاقه دارید . چون قطعا می تونید ساعت ها در مورد چیزی که بهش علاقه دارید بنویسید یا حرف بزنید.

خیلی خوبه در مورد چیزی محتوا تولید کنید که بهش علاقه دارید و چیزهای زیادی در موردش می دونید تا تولید محتوا برای چیزی که هیچ علاقه ای بهش ندارید.

قراره توی این بلاگم در مورد کسب درآمد از بلاگری بنویسم. این اصلی ترین و محوری ترین موضوع من برای نوشتن توی این وبلاگه.

Loading