ضربالمثلها به عنوان ابزارهای زبانی، معانی عمیق و آموزندهای را منتقل میکنند و یکی از آنها “عطایش را به لقایش بخشیدم” است. این عبارت بیانگر وضعیت فردی است که از خیر یا مزیتی با ارزش به سادگی میگذرد. در ادامه، به توضیح معانی واژههای کلیدی این ضربالمثل و داستان اصلی آن خواهیم پرداخت.
۱. معنای ضربالمثل
عبارت “عطایش را به لقایش بخشیدم” به معنای صرفنظر کردن از چیزی با ارزش یا مفید است. به نوعی، وقتی کسی تصمیم میگیرد که از یک موقعیت خوب یا مزیت بهرهمند نشود و آن را رها کند، این ضربالمثل به کار میرود.
- عطا: به معنای بخشش یا هدیه است و میتواند به نعمت یا مزیتی اشاره کند که فرد در اختیار دارد.
- لقا: به معنای چیزهای بیارزش یا کماهمیت است و به وضعیتی اشاره دارد که فرد به آن رسیده و چیزهایی که در آنجا وجود دارد، ارزش زیادی ندارند.
۲. داستان ضربالمثل
در روزگاران قدیم، پیرمردی باوقار و تهیدست زندگی میکرد. او با وجود فقر خود، هرگز درباره وضع مالیاش چیزی نمیگفت و تلاش میکرد تا ظاهری شاداب و باوقار از خود نشان دهد. یک شب، دزد به خانهاش زد و تمام لوازم فقیرانهاش را به سرقت برد.
یکی از دوستان او که از وضعیت پیرمرد آگاه شد، به منزلش رفت و گفت: «وضع بدی پیش آمده؛ الان میخواهی چه کار کنی؟»
پیرمرد پاسخ داد: «هر طور شده باید اثاثی را که دزد برده، دوباره تهیه کنم. خانه که بدون دیگ و چراغ و اسباب زندگی، خانه نمیشود.»
دوستش پیشنهاد کرد: «آدم پولداری را میشناسم که دستش در کار خیر است. اگر از وضع تو باخبر شود، حتماً به تو کمک میکند و ممکن است حتی پول را به تو ببخشد.»
پیرمرد تصمیم میگیرد که برای گرفتن قرض به خانه مرد ثروتمند برود. وقتی به آنجا رسیدند، متوجه شد که خانه شلوغ است و پیرمرد احساس خجالت میکرد که در میان این همه آدم از او چیزی بخواهد.
دوستش گفت: «باید کمی صبر کنی تا خلوت شود و بتوانی خصوصی با او صحبت کنی.»
آنها ساعتی منتظر ماندند، اما پیرمرد به رفتار تند و بداخلاقی مرد ثروتمند توجه کرد. او با صدای بلند به افراد دیگر فریاد میزد و برخوردهای بدی داشت. دل پیرمرد میجوشید و نمیتوانست خود را به او نزدیک کند.
در نهایت، او تصمیم گرفت بدون اینکه چیزی از مرد ثروتمند بخواهد، از خانهاش بیرون برود. دوستش به دنبالش رفت و گفت: «چرا رفتی؟ تو که منتظر بودی تا سرش خلوت شود!»
پیرمرد پاسخ داد: «درست است، اما من نمیتوانم از کسی که اینطور بد برخورد میکند، کمک بخواهم. من ترجیح میدهم بدون کمک او زندگی کنم تا از آدم بداخلاقی مثل او چیزی بگیرم.»
این داستان نشاندهنده این است که برخی افراد حتی در شرایط سخت هم حاضر به ارتباط با کسانی که اخلاق خوبی ندارند، نیستند. آنها ترجیح میدهند که بر سختیها غلبه کنند تا اینکه از کسی که رفتار مناسبی ندارد، کمک بگیرند. در واقع، این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که ارزشهای انسانی و حفظ عزت نفس از هر چیز دیگری مهمتر است.
۳. نتیجهگیری
ضربالمثل “عطایش را به لقایش بخشیدم” به ما میآموزد که در زندگی، گاهی اوقات باید از مزایای ظاهراً مفید صرفنظر کنیم تا شخصیت و اخلاق خود را حفظ کنیم. این درس اجتماعی به ما میگوید که در انتخابهای خود باید دقت کنیم و از ارتباط با افرادی که برای ما و ارزشهای ما مهم نیستند، دوری کنیم.