داشتن وبلاگ شخصی خیلی عالی خوب است. حتما شما هم مثل من دوست داشتید یه وبلاگ پربازدید که هر روز هزاران هزار نفر ازش بازدید می کنند داشته باشید و باز احتمالا مثل من دوست داشتید که کلی پول از این راه به جیب بزنید!
من همه ی این خواسته ها رو داشتم و به خودم صد آفرین میدم چون اولین قدم رو برداشتم یعنی رفتم یه دامنه ی جدید خریدم، هاست و باقی چیزا رو درست کردم و الان سایتم هوا شده آماده پیش چشم شماست. 🙂
اما نکته ای که این وسط وجود داره، بلافاصله بعد از اینکه من سایتم رو هوا کردم و پلاگین های ضروری ام رو نصب کردم، رسیدم به این سوال اساسی که خوب!! حالا چی بنویسم؟
این سوالیه که همیشه برای وبلاگ نویسا مطرح میشه و اتفاقا سوال خوبی هم هست.
ولی دوست دارم این سوال رو یکم تغییر بدم:
حالا چی بنویسم که بازدید زیادی برام بیاره و همین اول کاری، کاربر بیشتری برام بیاره؟
چون سوال خوب پرسیدن منجر به پیدا کردن جواب های خوب میشه.
پرسیدن حالا چی بنویسم؟ ممکنه بهتون هر ایده ای بده که فقط صفحه تون رو سیاه کنید!
اما وقتی که بپرسید چی بنویسم که بازدید بیشتری بهم بده؟ به ایده هایی هدایت می شید که همین نتیجه رو هم براتون بیاره.
حالا توی ادامه بیشتر در مورد مباحثی مثل هدایت و تکامل و … حرف خواهم زد، اما فعلا همین قدر بدونید که همه ی ما دائما در حال هدایت شدن هستیم به سمت خواسته هامون.
من توی این وبلاگ و نوشته ها خیلی با هدایت کار خواهم داشت و احتمالا شما هم کار خواهید داشت.
یه موضوع دیگه که خیلی دوست دارم همین اول کاری بهش اشاره کنم اینه که چقدر عالیه که من وبلاگم رو از صفر شروع کردم به نوشتن، الان هیچ کس توی وبلاگم نیست و این رو نقطه ی قوت می دونم!
ممکنه شما هم مثل قبل من باشید، که فکر می کردم، اگر وبلاگی با بازدید دو سه هزار بازدید کننده در روز داشتم، چی میشد، چقدر عالی می شد و …
اما من می خوام بگم اتفاقا اینکه وبلاگ من اصلا بازدید نداره خیلی هم عالیه! چرا خوبه؟ چون من می خوام یه شخصیتی برای وبلاگم خلق کنم، این شخصیت کم کم شکل می گیره و صد البته خودم هم در زمان شکل دادن به این شخصیت رشد می کنم.
و این رشد همین طور ادامه پیدا می کنه، قطعا نوشته ای که الان می نویسم با نوشته ای که یه سال دیگه می نویسم فرق داره، قطعا هزارمین نوشته ی من خیلی متفاوت از نوشته ی فعلی من خواهد بود و من اون موقع آماده ترم برای نوشتن.
یعنی وبلاگم آروم آروم رشد می کنه، منم آروم آروم رشد می کنم و همزمان با همه ی اینا، مخاطبای منم آروم آروم رشد می کنند 🙂 این یه فرصت عالیه
یه چیز یادمون باشه! آروم آروم دقیقا مساوی هست با تکامل! یعنی هر جا گفتم آروم آروم ، یه نیم نگاهی هم به تکامل داشتم
صد البته که منظور از تکامل، زمان نیست. اصلا بیا فرض کنیم که شما رفتی یه باشگاه بدن سازی ثبت نام کردی. اگر منظور از تکامل گذر زمان باشه، یه سال بعد کارت باشگاه شما می گه که یکساله که شما ثبت نام کردی
این یعنی الزاما اینکه شما بدنت رو فرم اومده؟ جواب منفیه
ممکنه شما فقط ثبت نام کردید اما یه جلسه هم نرفتی برای تمرین. پس تکامل به معنی گذر زمان نیست.
بلکه منظور از تکامل طی کردن مراحله. مراحله که گسسته نیست، بلکه پیوسته است. من از طبیعت خیلی خوشم میاد، مثلا یه بذر وقتی که کاشته میشه، ما نمی تونیم به صورت مقطعی بهش نگاه کنیم.
یعنی بگیم بذر در روز 1 در این موقعیت بوده، در روز 2 جوانه زده، در روز 3 …. و همین طور الی آخر
بلکه این بذر در تمام لحظه ها در حال رشد کردن هست و روند رشدش گسسته از هم نیست و کاملا پیوسته است.
تکامل هم دقیقا یعنی رشد کردن دائمی در تمام لحظه ها به صورت پیوسته.
در مورد نحوه ی نوشتن هم اگه بخوام توضیح بدم، من کلا اینطوری می نویسم که شروع میکنم به نوشتن، حتی اگه هیچ ایده ای نداشته باشم و این راه همیشه برای من جواب داده!
برای نوشتن فقط شروع کنید به نوشتن حتی اگر ایده ای ندارید، اجازه بدید خودکارتون ( یا انگشت هاتون اگر با کامپیوتر و موبایل می نویسید ) تمام جملاتی که به ذهن تون میاد رو براتون به رشته ی تحریر در بیاره
چجور جملاتی؟
هر جمله ای! حتی اگر شده امم و اووم و این چیزا بنویسید. فقط بنویسید و انجامش بدید.
نگران نباشید، هر چی که بود رو بنویسید. به قول یکی از مطالب گذشته ام که نوشته بودم، اختیار دکمه ی انتشار دست شماست نه اختیار شما دست اون!
شما هر چی که اومد ذهنت رو بنویس، به اینم فکر نکن که چطور این مطلب می تونه برای شما بازدید بیاره یا آیا اصلا این نوشته می تونه برای کسی مفید باشه؟
دنیا اینقدر تنوع داره که مطمئن باشید میلیونها نفر دوست دارند شما رو بخونن و نظرات تون رو دنبال کنند.
اصلا همین که شما این جسارت رو داشتی و تا این مرحله رسیدی که وبلاگی داری و در حال نوشتن آزدانه هستی، یعنی شما با بقیه فرق داری. یعنی آدمی هستی که از جمع دنبال کننده ها خارج شده و اومدی به جمع دنبال شونده ها!
همین که شما این جسارت رو به خرج دادی که نظرات و عقایدت رو یه جا بنویسی و منتشر کنی، جدا شدی از اکثریت.
و از این جا به بعدش کار جهانه که برات مخاطب بیاره، اونم نه هر مخاطبی، بلکه کسایی رو که هم فرکانس با تو باشن و بخوان مطالب و نظرات تو رو بخونن، تایید کنند و از خوندش لذت ببرن.
اگه لابلای نوشته هام یه سری حرف اشتباه یا باور منفی به مخاطبم بدم چی؟
مته به خشخاش نذارید! بالاخره هیچ آدمی بی نقص و کامل نیست. ضمن اینکه هیچ باوری هم خالص و عالی نیست، حتی بهترین باور ها هم، باوری پیدا میشه از اون بهتر.
تازه این مدیوم و رسانه ی تو هست، هر وقت که فهمیدی حرفی یا باوری اشتباه بوده یا حرف و نظر بهتری هم بوده، فوری میای می نویسی و میگی این بهتره از اون قبلی.
نباید بذاری ترس از این که یه وقت باور اشتباه بدی به بقیه، جلوی رشد تو رو بگیره.
اصلا کل دنیا همینه! همین ترسیدن یا نترسیدن.
راه رشد کردن همینه که بری توی دل ترس هات، اصلا ساختن باور یعنی همین که بتونی از ترس هات عبور کنی! به همین سادگی
پس با خیال راحت هر چی که اومد به ذهنت رو بنویس و آخرش دکمه ی پیش نویس رو بزن.
یکم به خودت استراحت بده، به اندازه یه خواب، به اندازه ی یه قدم زدن یکی دو ساعته یا هر چقدر که دوست داشتی
بعدش بیا دوباره اون مطلب رو بخون، ویرایش کن، کم و زیاد کن و اگر حس کردی که خوبه و وقته انتشارش رسیده، حالا دکمه ی انتشار رو بزن.
برای وایرال و ویروسی شدن مطالب ، به جواب این سوالات فکر کن!
- این مطلب چه دردی از مخاطب من دوا می کنه؟
- به چه درد مخاطب من می خوره؟
- جوابی برای اون سوال اصلی مخاطب من توی این مطلب دارم یا نه؟
- اگر من مخاطب این مطلب باشم آیا این مطلب ارزش خوندن داره؟
داشتن نیچ مارکتینگ خیلی توی نوشتن می تونه بهت کمک کنه. خیلی به سر و سامان دادن به ذهنت و نوشته هات کمک می کنه.
مثلا همین وبلاگ رو دوست دارم در مورد وبلاگ نویسی و نوشتن و درامد از وبلاگ نویسی بنویسم.
البته داشتن علاقه به حوزه که داری در موردش می نویسی خیلی مهمه. همیشه سعی کنید در موردی چیزی بنویسی که بهش علاقه دارید . چون قطعا می تونید ساعت ها در مورد چیزی که بهش علاقه دارید بنویسید یا حرف بزنید.
خیلی خوبه در مورد چیزی محتوا تولید کنید که بهش علاقه دارید و چیزهای زیادی در موردش می دونید تا تولید محتوا برای چیزی که هیچ علاقه ای بهش ندارید.
قراره توی این بلاگم در مورد کسب درآمد از بلاگری بنویسم. این اصلی ترین و محوری ترین موضوع من برای نوشتن توی این وبلاگه.