در دنیای امروز، تربیت فرزندان به یک چالش بزرگ برای والدین تبدیل شده است. بسیاری از والدین با نیت خوب و بهمنظور آرام کردن فرزندان خود به روشهای مختلفی روی میآورند. یکی از این روشها که متأسفانه رواج پیدا کرده، تهدید به دعوا کردن بچهها توسط افراد دیگر است. بهعنوان مثال، وقتی کودکی در یک تاکسی سر و صدا میکند و مادرش نمیتواند او را آرام کند، ممکن است از راننده درخواست کند که بچهاش را دعوا کند تا او از ترس ساکت شود. این رفتار نهتنها اثرات منفی بر روی خود کودک دارد، بلکه بهطور کلی بر روی جامعه نیز تأثیرات بدی میگذارد.
این مطلب همچنین نتیجه تجربه شخصی من است. هر بار که کسی از من میخواهد تا در چنین شرایطی بچه را دعوا کنم، ناراحت میشوم. این احساس ناراحتی باعث شد تا به فکر نوشتن این مطلب بیفتم و به این موضوع مهم بپردازم.
۱. تربیت فرزندان و روشهای نادرست
اینگونه رفتارها بهظاهر ساده و بیضرر به نظر میرسند، اما میتوانند تأثیرات عمیق و منفی بر روی شخصیت و روان کودک بگذارند. والدین با تهدید به دعوا کردن، در واقع پیامهای نادرستی را به فرزندان خود منتقل میکنند:
- ایجاد ترس و اضطراب: کودکانی که از ترس دعوا شدن به آرامش میرسند، معمولاً به مرور زمان با احساسات منفی از قبیل ترس و اضطراب مواجه میشوند. این ترس میتواند در بزرگسالی به مشکلات جدیتری تبدیل شود.
- عدم توانایی در بیان احساسات: وقتی والدین از ترس به دعوا کردن روی میآورند، کودکان یاد میگیرند که باید احساسات خود را سرکوب کنند. این امر باعث میشود آنها نتوانند احساسات خود را به درستی بیان کنند و در آینده با مشکلات ارتباطی روبرو شوند.
- تکرار رفتار: کودکانی که تحت تأثیر این رفتارها قرار میگیرند، احتمالاً در بزرگسالی خود نیز بهعنوان والدین، از همین روشها استفاده خواهند کرد. این چرخه میتواند به نسلهای بعدی منتقل شود و مشکلات بیشتری ایجاد کند.
۲. آسیبهای روانی
وقتی که کودک از طریق تهدید به دعوا شدن، به آرامش میرسد، بهنوعی یاد میگیرد که تهدید و ترس میتواند ابزاری برای کنترل دیگران باشد. این رفتارها میتوانند آسیبهای روانی جدی به همراه داشته باشند:
- افسردگی و اضطراب: ترس مداوم از دعوا شدن یا تهدید میتواند به مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب در کودکان منجر شود. این مشکلات میتوانند در بزرگسالی هم ادامه یابند و بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارند.
- اختلالات رفتاری: کودکانی که از این روشهای تربیتی آسیب میبینند، ممکن است در بزرگسالی رفتارهای پرخاشگرانهتری از خود نشان دهند و در ایجاد روابط سالم با دیگران مشکل داشته باشند.
۳. تأثیرات اجتماعی
این نوع رفتار نه تنها بر روی کودکان بلکه بر روی جامعه نیز تأثیر میگذارد. وقتی یک جامعه از ترس و تهدید برای کنترل رفتار افراد استفاده کند، پیامدهای اجتماعی متعددی به همراه خواهد داشت:
- ایجاد فرهنگ ترس: وقتی والدین بهجای گفتگو و آموزش، از تهدید استفاده میکنند، این فرهنگ ترس در جامعه گسترش مییابد. افراد در چنین جامعهای نمیتوانند به راحتی احساسات و افکار خود را بیان کنند.
- تضعیف ارتباطات: تهدید و ترس ارتباطات اجتماعی را تضعیف میکند. افراد در جامعهای که ترس و تهدید حاکم است، به راحتی نمیتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و این موضوع میتواند منجر به ایجاد فاصلههای اجتماعی شود.
- منگنه گذاشتن دیگران: همچنین، باید به این نکته توجه کنیم که در چنین موقعیتهایی، والدین دیگران را نیز در یک وضعیت نامناسب قرار میدهند. وقتی از یک فرد میخواهند که بچه را دعوا کند، او ممکن است تحت فشار قرار گیرد و احساس ناراحتی کند. شاید آن فرد هرگز دوست نداشته باشد که کودک دیگری را بترساند یا دعوا کند. این رفتار نهتنها به کودک آسیب میزند، بلکه میتواند باعث احساس نارضایتی و ناامنی در فردی شود که بهعنوان یک ابزار برای کنترل رفتار دیگران استفاده میشود. در واقع، ترساندن دیگران از اساس کار درستی نیست و تنها به پیچیدهتر شدن مسائل کمک میکند.
۴. راهکارهای مثبت
به جای استفاده از تهدید و ترس، والدین میتوانند از روشهای مثبتتری برای آرام کردن فرزندان خود استفاده کنند. در اینجا چند نکته برای کمک به والدین آورده شده است:
- ایجاد ارتباط مؤثر: والدین باید با فرزندان خود ارتباط مؤثری برقرار کنند. گفتوگوی صمیمانه و فهم احساسات کودک میتواند به آرام کردن او کمک کند.
- استفاده از تشویق: بهجای تهدید، والدین میتوانند از تشویق استفاده کنند. وقتی کودک آرام و خوب رفتار میکند، باید تشویق شود تا متوجه شود که رفتار خوبش ارزشمند است.
- آموزش مهارتهای اجتماعی: والدین باید به فرزندان خود مهارتهای اجتماعی لازم را آموزش دهند. این مهارتها به کودکان کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف با آرامش بیشتری رفتار کنند.
۵. نتیجهگیری
در نهایت، رفتارهای نادرست نظیر تهدید به دعوا کردن بچهها، نهتنها بر روی شخصیت و روان آنها تأثیرات منفی میگذارد، بلکه بر روی جامعه نیز تأثیرات بدی دارد. بهجای استفاده از روشهای قدیمی و نادرست، والدین باید به سمت یادگیری و اجرای روشهای مثبت حرکت کنند.
تربیت فرزندان یک مسئولیت بزرگ و جدی است و نیاز به آگاهی و تلاش دارد. بیایید با هم شروع کنیم تا دنیایی بهتر برای فرزندان خود بسازیم، جایی که محبت و ارتباط مثبت جایگزین ترس و تهدید شود. این کار نهتنها به نفع فرزندان ماست، بلکه به نفع جامعه نیز خواهد بود.