عباس شکیبا، نویسنده و کارآفرین. در وبلاگم به موضوعات مختلف از جمله وبلاگنویسی و کسب و کار آنلاین میپردازم. بنیانگذار رگال کو، یک فروشگاه آنلاین موفق در زمینه لباس مجلسی زنانه.
اگر تولید محتوا می کنی یا بهش علاقه داری حتما گاهی مبهم و گنگ بنویس!! طوری که خودت هم متوجه منظورت نشی!
(مثل همین نوشته) مبهم و گنگ بودن کمکت می کنه تا از شر قید و بندهای ذهنت رها بشی پای خودت رو فراتر از محدودیت ها ترس هات بذاری!
مثلا من می ترسم از اینکه توی یک مطلب در مورد چندین موضوع بنویسم! همین ترس باعث نوشتن این مطلب شد این مطلب رو نوشتم تا بگم: فقط انجامش بده!! نگران نباش!! آروم آروم هر چیزی رو که لازمه، در مسیر یاد می گیری 🙂
داشتن وبلاگ شخصی خیلی عالی خوب است. حتما شما هم مثل من دوست داشتید یه وبلاگ پربازدید که هر روز هزاران هزار نفر ازش بازدید می کنند داشته باشید و باز احتمالا مثل من دوست داشتید که کلی پول از این راه به جیب بزنید!
من همه ی این خواسته ها رو داشتم و به خودم صد آفرین میدم چون اولین قدم رو برداشتم یعنی رفتم یه دامنه ی جدید خریدم، هاست و باقی چیزا رو درست کردم و الان سایتم هوا شده آماده پیش چشم شماست. 🙂
اما نکته ای که این وسط وجود داره، بلافاصله بعد از اینکه من سایتم رو هوا کردم و پلاگین های ضروری ام رو نصب کردم، رسیدم به این سوال اساسی که خوب!! حالا چی بنویسم؟
این سوالیه که همیشه برای وبلاگ نویسا مطرح میشه و اتفاقا سوال خوبی هم هست.
ولی دوست دارم این سوال رو یکم تغییر بدم:
حالا چی بنویسم که بازدید زیادی برام بیاره و همین اول کاری، کاربر بیشتری برام بیاره؟
چون سوال خوب پرسیدن منجر به پیدا کردن جواب های خوب میشه.
پرسیدن حالا چی بنویسم؟ ممکنه بهتون هر ایده ای بده که فقط صفحه تون رو سیاه کنید!
اما وقتی که بپرسید چی بنویسم که بازدید بیشتری بهم بده؟ به ایده هایی هدایت می شید که همین نتیجه رو هم براتون بیاره.
حالا توی ادامه بیشتر در مورد مباحثی مثل هدایت و تکامل و … حرف خواهم زد، اما فعلا همین قدر بدونید که همه ی ما دائما در حال هدایت شدن هستیم به سمت خواسته هامون.
من توی این وبلاگ و نوشته ها خیلی با هدایت کار خواهم داشت و احتمالا شما هم کار خواهید داشت.
یه موضوع دیگه که خیلی دوست دارم همین اول کاری بهش اشاره کنم اینه که چقدر عالیه که من وبلاگم رو از صفر شروع کردم به نوشتن، الان هیچ کس توی وبلاگم نیست و این رو نقطه ی قوت می دونم!
ممکنه شما هم مثل قبل من باشید، که فکر می کردم، اگر وبلاگی با بازدید دو سه هزار بازدید کننده در روز داشتم، چی میشد، چقدر عالی می شد و …
اما من می خوام بگم اتفاقا اینکه وبلاگ من اصلا بازدید نداره خیلی هم عالیه! چرا خوبه؟ چون من می خوام یه شخصیتی برای وبلاگم خلق کنم، این شخصیت کم کم شکل می گیره و صد البته خودم هم در زمان شکل دادن به این شخصیت رشد می کنم.
و این رشد همین طور ادامه پیدا می کنه، قطعا نوشته ای که الان می نویسم با نوشته ای که یه سال دیگه می نویسم فرق داره، قطعا هزارمین نوشته ی من خیلی متفاوت از نوشته ی فعلی من خواهد بود و من اون موقع آماده ترم برای نوشتن.
یعنی وبلاگم آروم آروم رشد می کنه، منم آروم آروم رشد می کنم و همزمان با همه ی اینا، مخاطبای منم آروم آروم رشد می کنند 🙂 این یه فرصت عالیه
یه چیز یادمون باشه! آروم آروم دقیقا مساوی هست با تکامل! یعنی هر جا گفتم آروم آروم ، یه نیم نگاهی هم به تکامل داشتم
صد البته که منظور از تکامل، زمان نیست. اصلا بیا فرض کنیم که شما رفتی یه باشگاه بدن سازی ثبت نام کردی. اگر منظور از تکامل گذر زمان باشه، یه سال بعد کارت باشگاه شما می گه که یکساله که شما ثبت نام کردی
این یعنی الزاما اینکه شما بدنت رو فرم اومده؟ جواب منفیه
ممکنه شما فقط ثبت نام کردید اما یه جلسه هم نرفتی برای تمرین. پس تکامل به معنی گذر زمان نیست.
بلکه منظور از تکامل طی کردن مراحله. مراحله که گسسته نیست، بلکه پیوسته است. من از طبیعت خیلی خوشم میاد، مثلا یه بذر وقتی که کاشته میشه، ما نمی تونیم به صورت مقطعی بهش نگاه کنیم.
یعنی بگیم بذر در روز 1 در این موقعیت بوده، در روز 2 جوانه زده، در روز 3 …. و همین طور الی آخر
بلکه این بذر در تمام لحظه ها در حال رشد کردن هست و روند رشدش گسسته از هم نیست و کاملا پیوسته است.
تکامل هم دقیقا یعنی رشد کردن دائمی در تمام لحظه ها به صورت پیوسته.
در مورد نحوه ی نوشتن هم اگه بخوام توضیح بدم، من کلا اینطوری می نویسم که شروع میکنم به نوشتن، حتی اگه هیچ ایده ای نداشته باشم و این راه همیشه برای من جواب داده!
برای نوشتن فقط شروع کنید به نوشتن حتی اگر ایده ای ندارید، اجازه بدید خودکارتون ( یا انگشت هاتون اگر با کامپیوتر و موبایل می نویسید ) تمام جملاتی که به ذهن تون میاد رو براتون به رشته ی تحریر در بیاره
چجور جملاتی؟
هر جمله ای! حتی اگر شده امم و اووم و این چیزا بنویسید. فقط بنویسید و انجامش بدید.
نگران نباشید، هر چی که بود رو بنویسید. به قول یکی از مطالب گذشته ام که نوشته بودم، اختیار دکمه ی انتشار دست شماست نه اختیار شما دست اون!
شما هر چی که اومد ذهنت رو بنویس، به اینم فکر نکن که چطور این مطلب می تونه برای شما بازدید بیاره یا آیا اصلا این نوشته می تونه برای کسی مفید باشه؟
دنیا اینقدر تنوع داره که مطمئن باشید میلیونها نفر دوست دارند شما رو بخونن و نظرات تون رو دنبال کنند.
اصلا همین که شما این جسارت رو داشتی و تا این مرحله رسیدی که وبلاگی داری و در حال نوشتن آزدانه هستی، یعنی شما با بقیه فرق داری. یعنی آدمی هستی که از جمع دنبال کننده ها خارج شده و اومدی به جمع دنبال شونده ها!
همین که شما این جسارت رو به خرج دادی که نظرات و عقایدت رو یه جا بنویسی و منتشر کنی، جدا شدی از اکثریت.
و از این جا به بعدش کار جهانه که برات مخاطب بیاره، اونم نه هر مخاطبی، بلکه کسایی رو که هم فرکانس با تو باشن و بخوان مطالب و نظرات تو رو بخونن، تایید کنند و از خوندش لذت ببرن.
اگه لابلای نوشته هام یه سری حرف اشتباه یا باور منفی به مخاطبم بدم چی؟
مته به خشخاش نذارید! بالاخره هیچ آدمی بی نقص و کامل نیست. ضمن اینکه هیچ باوری هم خالص و عالی نیست، حتی بهترین باور ها هم، باوری پیدا میشه از اون بهتر.
تازه این مدیوم و رسانه ی تو هست، هر وقت که فهمیدی حرفی یا باوری اشتباه بوده یا حرف و نظر بهتری هم بوده، فوری میای می نویسی و میگی این بهتره از اون قبلی.
نباید بذاری ترس از این که یه وقت باور اشتباه بدی به بقیه، جلوی رشد تو رو بگیره.
اصلا کل دنیا همینه! همین ترسیدن یا نترسیدن.
راه رشد کردن همینه که بری توی دل ترس هات، اصلا ساختن باور یعنی همین که بتونی از ترس هات عبور کنی! به همین سادگی
پس با خیال راحت هر چی که اومد به ذهنت رو بنویس و آخرش دکمه ی پیش نویس رو بزن.
یکم به خودت استراحت بده، به اندازه یه خواب، به اندازه ی یه قدم زدن یکی دو ساعته یا هر چقدر که دوست داشتی
بعدش بیا دوباره اون مطلب رو بخون، ویرایش کن، کم و زیاد کن و اگر حس کردی که خوبه و وقته انتشارش رسیده، حالا دکمه ی انتشار رو بزن.
برای وایرال و ویروسی شدن مطالب ، به جواب این سوالات فکر کن!
این مطلب چه دردی از مخاطب من دوا می کنه؟
به چه درد مخاطب من می خوره؟
جوابی برای اون سوال اصلی مخاطب من توی این مطلب دارم یا نه؟
اگر من مخاطب این مطلب باشم آیا این مطلب ارزش خوندن داره؟
داشتن نیچ مارکتینگ خیلی توی نوشتن می تونه بهت کمک کنه. خیلی به سر و سامان دادن به ذهنت و نوشته هات کمک می کنه.
مثلا همین وبلاگ رو دوست دارم در مورد وبلاگ نویسی و نوشتن و درامد از وبلاگ نویسی بنویسم.
البته داشتن علاقه به حوزه که داری در موردش می نویسی خیلی مهمه. همیشه سعی کنید در موردی چیزی بنویسی که بهش علاقه دارید . چون قطعا می تونید ساعت ها در مورد چیزی که بهش علاقه دارید بنویسید یا حرف بزنید.
خیلی خوبه در مورد چیزی محتوا تولید کنید که بهش علاقه دارید و چیزهای زیادی در موردش می دونید تا تولید محتوا برای چیزی که هیچ علاقه ای بهش ندارید.
قراره توی این بلاگم در مورد کسب درآمد از بلاگری بنویسم. این اصلی ترین و محوری ترین موضوع من برای نوشتن توی این وبلاگه.
ترس از مخاطب اصلی ترین دلیل عدم تولید و انتشار محتوا هست.
ترس قضاوت شدن توسط مخاطب! اما این فقط یه قید و بند ذهنیه!! تو ذهن مون پرستیژی از خودمون ساختیم و با این پیش فرض ذهنی به مخاطب نگاه می کنیم می ترسیم که این پرستیژ بهم بخوره و مخاطب ما رو قضاوت کنه اجازه بده قضاوت کنه و حتی پرستیژت بهم بریزه! مهمه مگه؟ چرا خودم رو تو قید بند ترسهام نگه دارم!؟ خوبی بلاگری همینه هر وقت که بخوای می تونی جنس مخاطبت رو عوض کنی. تو فقط راه خودت رو برو، بهت قول میدم مخاطب هایی دنبالت کنند که کلی برای تو و دیدگاهت ارزش قائل هستند!! فقط انجامش بده! دوست داری یه بلاگر بشی؟ راهش رو بهت گفتم! فقط انجامش بده!
هدف من داشتن درآمد غیرفعال بود، زمانی که این خواسته در من شکل گرفت هنوز برنامه نویسی می کردم.
اما من به دنبال راهی بودم که حتی وقتی خواب هستم هم درآمد داشته باشم، چیزی که در حال حاضر توی خاص باش مارکت بهش رسیدم.
ایده ی اولیه ام این بود که از فضای برنامه نویسی خارج بشم که بلافاصله انجامش دادم.
ایده ها پشت سر هم اومد و با عمل کردن بهشون هر بار خواسته ی من واضح تر شد. اینطوری رفتم سراغ ایده بعدی و بعدی که هر کدوم از قبلی بهتر بود.
بعد از چند ایده و بهبودش در نهایت رسیدم به خاص باش مارکت.
توی خاص باش مارکت هم کلی ایده داشتم که با عمل کردن بهشون، موفق شدم خیلی زود برسم به نقطه ی فعلی.
نگاه کردن به نقطه ی پایانی و احساس کردن لذت زمانی که بهش رسیدی و عمل کردن به ایده ( همون ایده ای که الان داری و با امکانات فعلی می تونی انجامش بدی ) سوخت مورد نیازت رو تامین می کنه.
به این موارد اشاره کردم تا بگم برای این سایت هم هدف نهایی من کسب درآمد هست.
خواسته ای که با دیدن و مطالعه ی چند سایت انگلیسی و گزارش های درآمدی شون شکل گرفت.
انتظار ندارم از اولین مطلبی که منتشر می کنم، کسب درآمد کنم، بلکه ازش انتظار دارم که کمی مهارتم رو در زمینه تولید محتوا افزایش بده.
از اولین مطالبم انتظار دارم که من رو یک قدم به خواسته ام نزدیکتر کنند.
برای رسیدن به نقطه ی نهایی و هدفی که گذاشتم، به مهارت هایی نیاز دارم.
هر بار نوشتن و منتشر کردن این مطالب قراره کمی به مهارت های من اضافی کنه.
هر بار مطالبم بهتر میشه و همزمان مهارت های خودم هم بهبود پیدا می کنه که این یعنی حرکت کردن به سمت خواسته با قانون تکامل!
سایت فعلا بازدید کمی داره، چرا به چشم یک موهبت بهش نگاه کنم؟ بازدید کم باعث میشه در شروع راه آزادانه تر بنویسم و راحت تر تجربه و مهارت کسب کنم.
سعی می کنم به جای فکر کردن به اینکه چطور قراره به خواستم ام برسم؟ فقط روی هدف نهایی ام تمرکز کنم و اجازه بدم در مورد چطور انجام شدنش هدایت بشم.
بی نهایت راه برای رسیدن به مقصد/هدف وجود داره، به جای تمرکز روی کدوم راه!! روی هدف تمرکز می کنم و اجازه میدم خداوند من رو به راهی که از همه زیباتر و بهتره هدایت کنه.
برای همین سخت نمی گیرم و به جاش آروم می گیرم!! آرامش کلیدی هست که من رو به خواسته هام رسونده.
رابطه ی آرامش و رها بودن با رسیدن به خواسته رو بارها توی خاص باش مارکت امتحان کردم. آرامش اصلی ترین اولویت من در تمام زندگی ام شده.
در ادامه رسیدم به ایده ی ۲۰۰۰ مطلب که میتونید بیشتر در موردش بخونید.
شما هم به فکر تولید محتوا و کسب درآمد از طریق آن هستید؟ این روزها شبکه های اجتماعی، شغل های جدیدی خلق کردند.
حتما افرادی رو دیدید که پیجی با چند هزار فالور دارن و از همون طریق درآمد کسب می کنند.
اگر شما هم دوست دارید که با تولید محتوا ( هر نوع محتوایی از قبیل فیلم، پادکست یا متن ) درآمد کسب کنید یا بهتر از اون، تولید محتوا شغل تون باشه، همراه من باشید.
برای رسیدن به این هدف فقط لازمه که اولین قدم رو بردارید و خوشبختانه همه می دونیم اولین قدم چیه!
اولین قدم فقط شروع کردن و تولید اولین محتواست!
قبلا هم در مورد اهمیت انتشار اولین مطالب نوشته بودم، اما امروز دوباره می نویسم، چون اهمیت این موضوع خیلی بالاست.
متاسفانه همه ما خیلی زود فراموش می کنیم، برای همین دوباره در این مورد نوشتن تا اول به خودم یادآوری کرده باشم و بعد شما
تنها راه موفقیت در تولید محتوا، تمرین، تمرین و تمرین کردنه.
اولین قدم رو بردارید و به خودتون این اجازه رو بدید که اشتباه کنید، تا وقتی که اشتباه نکنید، پیشرفت نخواهید کرد.
البته اینم بگم که راه پیشرفت کردن، اشتباه کردن نیست! امیدوارم سوءتفاهم نشه!
منظورم اینه اگر حین تولید محتوا اشتباهی هم مرتکب شدید، خیلی سخت نگیرید.
اجازه ندید ترس از اشتباه کردن، مانع از حرکت کردن تون بشه.
کمالگرایی رو بذارید کنار و اولین محتوای خودتون رو در قالب، فیلم، پادکست، متن، تصویر یا هر روش دیگه ای، تولید و منتشر کنید.
الان داشتم به پیش نویس مطالبم نگاه می کردم، این مطالب ایده های خوبی برای شروع تولید محتوا دارند و پتانسیل بالایی هم برای ویروسی شدن دارن.
اما چرا هنوز منتشر نشدن؟
شما هم با این مشکل مواجه هستید و نمی تونید مطالبی که نوشتید رو منتشر کنید!؟
یکم که در موردش فکر کردم، اصلی ترین دلیل منتشر نکردن مطالبم رو پیدا کردم، دلیلی که حتی می تونه تعیین کنه که مطلب شما پربازدید باشه یا کم بازدید!
اولین قدم برای داشتن محتوای ویروسی؛ اول خودت برای محتوا ارزش قائل باش!
یکی از نکات مهم برای نوشتن و تولید محتوا، ارزش قائل بودن برای محتوای تولید شده است.
مطالبم رو منتشر نکردم، چون به نظرم هنوز ارزش انتشار نداره.
هنوز خودم برای این مطالب، اونقدر ارزش قائل نیستم که بخوام منتشرش کنم.
یکم که دقیق تر شدم، فهمیدم مطلبی رو با ارزش می دونم که بابتش کلی تحقیق کرده باشم و زمان زیادی براش صرف کرده باشم.
به همین دلیل بود که این مطلب رو نوشتم تا هر وقت که من یا شما خواستیم از این زاویه به نوشته ها نگاه کنیم
یادمون باشه چیزی که یک محتوا رو ارزشمند می کنه در درجه اول، نگاه خودمون و ارزشمند دونستن اون محتواست.
دلیلش هم ساده است، شما اگر بهترین محتوا رو هم تولید، تا وقتی که خودت به این نتیجه نرسی که این محتوا ارزش انتشار رو داره، منتشرش نخواهی کرد.
در حالی که اگر فقط انجامش میدادی و منتشرش می کردی، می تونستی بازخود های خوبی ازش بگیری.
هدف از نوشتن رو که لذت بردن هست، یادمون باشه. اگر همیشه این رو اولویت قرار بدیم، دیگه خیلی مته به خشخاش نمیزاریم و با دکمه ی انتشار دوست می شیم.
با دکمه ی انتشار دوست باشید!
عباس شکیبا
دوست بودن با دکمه ی انتشار ( همیشه و مخصوصا در ابتدای راه تولید محتوا ) کلید موفقیت شماست.
وقتی کاری رو به خوبی یاد می گیرید که در عمل ازش استفاده کنید و تمرینش کنید. اگر قراره محتوایی تولید کنی که ویروسی پخش بشه، فقط انجامش بده و از اشتباه کردن نترس!
مطمئن باش که اشتباهات، درس های زیادی برای تو خواهند داشت.
برای اینکه متوجه بشید داشتن اشتباه در تولید محتوا عیبی نداره، مطالب یکی دو سال قبل من هنوز توی ویرگول موجوده و می تونید بخونیدش.
بعد از اینکه سایتم رو زدم و قرار گذاشتم که هدفم رو حیطه تولید محتوا بذارم، هر وقت که ایده ای به ذهنم اومد، فوری تو سایتم نوشتمش، اما هنوز منتشر شون نکردم!
همش منتظر یه فرصتم که دوباره این مطالب رو بخونم، ویرایش کنم و بعد منتشرش کنم.
این رو در وبلاگ نویسی/تولید محتوا تله می دونم!
چون راه رشد کردن فقط تمرین زیاده، ولی وقتی که فقط بنویسی اما منتشر نکنی، یعنی تمرینت رو کامل انجام ندادی!
وقتی تمرین نوشتن و تولید محتوا رو درست انجام دادی که محتوا رو منتشر کنی و بازخورد مخاطبت رو بگیری.
برای همین اولین قدم بعد از اینکه سایت شخصی خودت رو زدی، منتشر کردن اولین نوشته ات می دونم، حتی همراه با اشتباه!
اولین نوشته ات رو، کوتاه یا بلند، خوب یا بد، با ویرایش یا بدون ویرایش ..
فقط منتشرش کن!
نذار که لمس کردن دکمه ی انتشار برات سخت بشه!! انجامش بده و آسونش کن! درست مثل من، مثل همین نوشته 🙂